ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اهمیت راهبردی پروژهها و حجم سرمایهگذاری لازم به تناسب وسعت و اهمیت آنها، موجب شده است تا پروژهها از اهمیت ویژهای نزد سازمانها برخوردارباشند. ازاین رو مدیریت پروژهها، ظرافتهای خاصی در بهینهسازی و موازنه عواملی همچون محدوده، زمان، هزینه و سایر منابع لازم به گونه ای که کیفیت فعالیتها به نحو مناسب برآورده شوند را دارا می باشند. توسعه کیفیت در پروژهها با اثرات مستقیم و غیرمستقیم خود، موجب رشد و بالندگی سازمانها و نیز بهره مندی و رضایت مشتری و سایر طرفهای ذینفع پروژه می شود .
این استاندارد، راهنمایی در خصوص موضوعات کیفیتی مرتبط و موثر بر پروژهها است و تصویری از اصول و شیوه های مدیریت کیفیت در راستای دستیابی به اهداف کیفی پروژه ها با ماهیت، اندازه، مدت زمان، محیطها و پیچیدگیهای گوناگون ارائه میدهد.
همچنین این استاندارد با رویکردی فرآیندی و سیستمی, چارچوب ساختار یافته ای برای مدیریت و کنترل کیفیت در پروژه ها با هدف اطمینان از درک و برآورده شدن اهداف تعیین شده در پروژه برای تمامی طرفهای ذینفع, ارائه می نماید.
به طور خلاصه، هدف کلی این استاندارد ایجاد حفظ و ارتقاء سطح کیفیت در پروژهها، از طریق ایجاد یک رویکرد نظام مند است به نحوی که نیازهای تصریحی و تلویحی مشتری، درک و فراهم شوند.
مزایای استقرار سیستم مدیریت کیفیت در پروژه ها :
-
درک نیازهای تصریحی و تلویحی کارفرما و برآوردن آنها
- سازماندهی مناسب و ایجاد ارتباطات موثر درون سازمانی
- کاهش هزینه ها و افزایش گردش سرمایه از طریق به کارگیری بهینه منابع
- ارتقای دانش فنی سازمان
- انعطاف پذیری و سرعت در پاسخگویی به نیازها
- ایجاد مزیت رقابتی به کمک افزایش توانمندیها
- انگیزش کارکنان در راستای اهداف سازمان
- ایجاد زبان مشترک میان کارکنان در کلیه پروژهها
- ایجاد بستری برای بهبود مداوم فعالیتها
- انجام درست و به موقع عملیات صحیح این استاندارد با رویکردی فرآیندی و سیستمی، چهارچوب ساختار یافته ای برای مدیریت و کنترل کیفیت در پروژه ها ارائه می نماید که هدف آن اطمینان از درک و برآورده شدن اهداف تعیین شده در پروژه برای تمامی طرفهای ذینفع می باشد. این استاندارد با دیدگاهی استراتژیک، لزوم رابطه سود بخش متقابل بین طرف های ذینفع در پروژه به منظور افزایش توانمندی ها در ایجاد ارزش را بر مبنای تعادل منطقی در توزیع ریسک های پروژه مورد بحث قرارداده و با در نظر گرفتن خط مشی کیفیت سازمان مالک پروژه، راهنمایی های لازم برای استقرار مدیریت کیفیت در فرآیندهای پروژه را ارائه می نماید .